(تصاویر) کشف نقاشیهای ۲۴ هزار ساله در یک غار
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۱۱۱۶۲
دو سال پیش، وقتی تیمی از باستانشناسان، نقاشی یک گاو وحشی منقرضشده به نام auroch را روی دیوار غاری در کُوا دونز اسپانیا، واقع در میلارِس، نزدیک والنسیا شناسایی کردند، دریافتند با یک نقاشی مهم روبرو هستند. اسپانیا دارای بیشترین شمار غارهای هنری پارینه سنگی است، اما بیشتر آنها در منطقه شمالی کشور متمرکز شدهاند و تعداد کمی در ایبریای شرقی ثبت شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرادید، با این حال، محققان تا زمانی که برای ثبت کامل آن نقاشیها بازنگشتند متوجه میزان اهمیت آنها نشدند.
سر نقاشیشدهی یک اوروک (auroch)، گاو وحشی منقرض شده، نخستین نقاشیای که باستانشناسان در این غار کشف کردند.
آیتور روئیز رِدوندو، باستانشناس دانشگاه ساوثهَمپتون و دانشگاه ساراگوسا و نویسنده یک مطالعه جدید در مورد این یافته در بیانیهای گفته است: «وقتی بررسی سیستماتیک مناسب را آغاز کردیم، دریافتیم با یک غارنگاره مهم روبهرو هستیم، از آن دسته از مکانها که در جاهای دیگری در اسپانیا، جنوب فرانسه یا اندلس یافت میشود، اما قبلا در اینجا شبیه آن را ندیده بودیم.»
بر اساس مطالعهای که هفتهی گذشته در Antiquity منتشر شد، باستانشناسان بیش از ۱۰۰ طراحی و حکاکی داخل غار را ثبت کردند که به عقیدهی آنها دستکم، ۲۴۰۰۰ سال قدمت دارند. این تیم با بررسی هوازدگی روی نقاشیها و آثار پنجه خرس غار که بعداً منقرض شده، قدمت نقاشیها را به دوره پارینه سنگی تخمین زدند. میان نقوش مکرر یا نقاشیها، دستکم ۱۹ حیوان تاییدشده، از جمله گوزن ماده، اسب، گاو شاخدار بزرگ و گوزن وجود دارد.
بسیاری از نقاشیها با خاک رس ترسیم شدهاند، از جمله سر این اسب
آریستوس جورجیو از نیوزویک نوشته است: «محققان میگویند این غار مسلماً مهمترین مکان غارنگارهی دوران پارینهسنگی است که تاکنون در ساحل شرقی شبه جزیره ایبری کشف شده است. محققان باور دارند این غار پارینهسنگی، بیشترین تعداد موتیف (نقوش تکراری) کشفشده در اروپا از سال ۲۰۱۵ را دارد».
یکی از قابل توجهترین بخشهای این کشف جدید، نحوهی خلق نقاشیها است. در حالی که برخی از آنها حکاکی شدهاند و برخی دیگر با شیره سفید سایهدار شدهاند، بیشتر آنها بر پایه خاک رس هستند. مَتیو وارد آگیوس از کازموس مینویسد: «خاک قرمزی که کف غار یافت میشود، وسیله انتخابی ساکنان کُوا دونز بود، به جای خاک سرخ یا منگنز رقیقشده که معمولاً در سایر نقاط استفاده میشود. نقاشی مبتنی بر خاک رس، تکنیکی است که به ندرت در هنر پارینهسنگی از آن استفاده میشود.»
اثر پنجۀ یک خرس منقرض شده و نقاشی دو سر گوزن دیوار غار
ایلن وِلی از Hyperallergic گزارش میدهد که در واقع، تشخیص این روش نادر در آغاز دشوار بود، چون خاک رس قرمز به مرور زمان تا حدی توسط کلسیت پوشیده شده بود.
رویز-ردوندو در بیانیهای میگوید: «حیوانات و نشانهها صرفاً با کشیدن انگشتان و کف دستهای پوشیده از خاک رس روی دیوارها به تصویر کشیده شدند. محیط مرطوب غار بقیه کارها را انجام داده است: «نقاشیها» به آرامی خشک شدند و از ریزش سریع بخشهایی از خاک رس جلوگیری کردند، در حالی که قسمتهای دیگر با لایههای کلسیتی پوشانده شدند که تا امروز آنها را حفظ کرده است.»
روئیز ردوندو در حال آماده شدن برای گرفتن اسکن سه بعدی LiDAR از یک پانل تزئین شده است
باستانشناسان امیدوارند یافتههایشان، به ویژه تکنیکهای هنری منحصر به فرد آنها، کمک مهمی به مطالعه غارنگارههای این منطقه کند.
روئیز ردوندو به Hyperallergic کفته است: «ما انتظار داریم مستندسازی شمار زیادی از نقاشیهای گِلی در کُوا دونز منجر به توجه ما و سایر تیمها به حضور این نوع رنگدانهها در غارهای دیگر شود.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: باستان شناسی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل باستان شناسان پارینه سنگی منقرض شده نقاشی ها شده اند خاک رس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۱۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام